در این قسمت سفرنامه میرسیم به هیچهایک به اورامانات. همونطور که گفتم، راننده اتوبوس بد قولی کرد و یه سری از همسفرها ترجیح دادن تا غروب کنار دریاچه بمونن و بعد راهی تهران بشن....
دیدین که دخترا میخان برن مهمونی ، اولین سوالی که میپرسن اینه که "حالا چی بپوشیم؟" ... هیچهایک هم همینجوریه :))حالا من میخام بگم چی بپوشیم !! و بعدش بگم چیکارا کنیم که بهتر هیچهایک کنیم...
سوال مهمی که ممکنه برای خیلیا پیش بیاد اینه که باید کجا وایسیم که بتونیم هیچهایک کنیم ؟ ایا از جلوی خونمون، میدون اصلی شهر، از تو مترو یا جاهای دیگه میشه ؟...
هر از گاهی قاطی سفرنامه هایی که مینویسم، میرسم به هیچهایک، بعد یک سری از دوستان سوال میکنن این لعت "هیچهایک" یعنی چی ؟ خوب حالا من میخام از زبون خودم براتون از هیچهایک بگم...