بازدید از کاخ گلستان
دوشنبه این هفته بازدید از کاخ گلستان داشتیم با تور تهرانگردی مملیکا:) مملیکا یکم با تاخیر به محل تجمع مملیکادوستان!رسید و طی یه سوپرایز مملیکایی گفتن که اول میخوان مارو ببرن یه چایی مهمون کنن اونم کجااا؟!جایی که قبل اومدن مملیکا داشتیم راجبش حرف میزدیم که حتما بریم:)

در انتظار مملیکا!
در راه رفتن به قهوه خونه حاج علی درویش از مسجدشاه و از جلوی بانک ملی که قبلا محل تکیه دولت بوده گذشتیم.این قهوه خونه بیش از ۱۰۰سال سابقه داره! یه قهوه خونه کوچیک ۱×۱متر که معروف بود به کوچکترین قهوه خونه دنیا!ولی باصفا و با کلی حس خوب تو فضاش:) و صاحبش حاج کاظم پسر حاج علی درویش بود و با سن وسالی که داشت حسابی سرحال و خوش ذوق بود. حاج کاظم برای ما چای خوشمزه گسی ریخت و باهامون عکس گرفت:)

مملیکا اومد و سوپرایزمون کرد:) رفتیم قهوه خونه حاج علی درویش با بیش از ۱۰۰ سال سابقه!!
بعد از اینکه از اون چایی های خوش طعم و عطرشون خوردیم،باهاشون عکس گرفتیم و بعد هم به بعضی هامون گیفت دادن که خیلی بامزه بود، یه صدف کوچولو که روش نوشته بود عشق! البته به خود مملیکا ندادن!😆

کوچیکه ولی باصفاس:)

اون صدفه برا ایرانیاس که البته به هرکسی نمیدن! و اون سکه برای توریستایی که میان پیش حاج کاظم:)

حاج کاظم گیفت داده بش خوشحاله:))

اتنا کوچیکترین و پایه ترین عضو گروه:)
بعد به سرعت از بازار بیرون زدیم و رفتیم تو محوطه کاخ.ابتدا نیلوفر جون برامون یسری توضیحات راجب تاریخ این کاخ و شاه هایی که توش بودن دادن و بعد ایوان تخت مرمر رو دیدیم که قدیمی ترین بنای این کاخ است. ایوانی با اینه کاری ها و گچ بری های بینظیر و تخت بزرگی از مرمر مرغوب یزد روی شانه های دیوان و پریان مرمرین, با نقش اژدها و شیر, که به دستور فتحعلی شاه قاجار ساخته شده و برای مراسم تاج گذاری و نوروز از ان استفاده میکردند. اولین زیبایی چشمگیر باغ و بناها,کاشی های خوش رنگ و خوش نقش روی دیوارهاست. کاشی ها خودشون,باغ گلستانی دیگرند پر از قصه…:)

خب دیگه رفتیم تو کاخ بالاخره!!
بعد از دیدن ایوان, رفتیم سراغ خلوت کریم خانی, حوض خانه خنک و زیبایی که محل مورد علاقه ناصرالدین شاه برای قلیان و گذران وقت عصرانه بوده.سنگ قبر ناصرالدین شاه رو دیدیم که اون هم به دستور خودش کاملا به اندازه واقعی خودش و از بهترین سنگهای مرمر درست شده بود و از المان های غربی روی اون استفاده شده بود ولی اونجا فقط سنگ قبر بود وقبر این شاه شهید در حرم شاه عبدالعظیم قرار گرفته. ناصرالدین شاه اولین شاهی بوده که به اروپا سفر کرده بود و اولین شاهی بوده که از همسران خودش عکس میگیره که این نوعی روشنفکری بزرگ بوده در اون زمان!:) ناصرجون شاعر, نوازنده, عکاس, خطاط و… هم بوده و خلاصه از هر انگشتش یه هنر میباریده!:) نیلوفر جون انقدر از ذوق او برای هنر گفت که همه از خودمون پرسیدیم پس چرا ما چنین تصویر سیاهی از شاه های قاجار داریم؟! تلاش کردیم با ناصرالدین شاه مرمرین روی سنگ, تصویر جدیدی در خاطرمان بسازیم, شاید که با او آشتی کنیم:)

اینم از سنگ قبر شاه جذاااب ناصرالدین شاه!
از خلوت گذشتیم تا تالار اصلی رو ببینیم. تالار اصلی یا تالار سلام, تالار عظیم و بسیار زیبایی بود که درحقیقت کاربری موزه سلطنتی رو داشت و از اون کاشی های خوش رنگ اینجا روی زمین موزاییک شده بود. خیلی باشکوه بود مخصوصا آینه کاری ها و کچ کاری های دیوارها و سقف ها. در اونجا ناصرالدین شاه هدایایی که از کشورهای مختلف براش میفرستادن رو قرار میداده و چون خیلی به اونها علاقه داشته چیدمانش رو هم خودش انجام میداده. بعد از یسری توضیحات جالب دیگه راجب اینکه این تالار محل تاج گذاری ها و عروسی ها هم بوده, مثلا فهمیدیم عروسی محمدرضا شاه با زن دومش ثریا در این تالار بوده که خیلی مجلل و لاکچری! بوده و پیشنهاد کردن ویدیو هاش رو تو اپارات ببینیم:)رفتیم به تالاری که شاه ها از مهمون های خارجیشون پذیرایی میکردن و در اونجا عکس شاه ها قرار داشت که ظاهرا مظفرالدین شاه بخاطر سیبیل های بلندش معروف بوده و نادرشاه هم بخاطر عصبی بودنش! نیلوفر به ما گفت که “سیبیل چرب کردن” از زمان مظفرالدین شاه مصطلح شده و وقتی جناب سیبیل چرب کن! سیبیل او را چرب میکرده, او چنان حال خوشی پیدا میکرد که هر تقاضایی از اطرافیان را میپذیرفت! یک اتاق بزرگ هم درهمین بنا بود,با قفسه هایی از ظروفی که هدایای پادشاهان کشورهای دیگر بودند و ظاهرا روابط ایران در اون زمان با فرانسه و انگلیس خیلی خوب بوده چون بیشتر ظروف از این کشورها بودن! در حین گذشتن از این تالار صندلی خونینی هم دیدیم که ناصرالدین شاه رو بعد از ترور(خدا لعنتشون کنه شاه به این جذابی رو کشتن!:( ) روی آن گذاشته بودند. نیلوفر توضیح داد که سالهاست انستیتو پاستور از این خون همایونی نمونه برداری کرده تا آزمایش DNA اش کنداما هنوز خبری از نتایج نیست و انگار که مخفی مونده!

ناصرجون روی تخت طاووس که البته فیکه و اصلش توی موزه جواهراته.راستی طاووس اسم یکی از سوگولی های ناصر بوده! همیشه پای یک زن درمیان است!
بعد از اونجا به سمت عمارت شمس العماره رفتیم که پنج طبقه است و اولین تلاش معمارهای ایرانی بوده و طوری ساخته شده که به طبقات بالایی نمیشه دسترسی پیدا کرد! ساعت اهدایی ملکه ویکتوریا روی شمس العماره زیر نور آفتاب ظهر برق میزد(ظاهرا ملکه ویکتوریا عاشق ساعت بوده و به همه ساعت هدیه میداده!:)) جلوی این عمارت عکس گرفتیم با توریست های خارجی که اصرار کردن در جمع ما حضور داشته باشن! شوخی کردم:) ولی واقعا داشتن نگاهمون میکردن و مملیکا خیلی شیک گفت:would you like to join us? و اونام گفتن sure!😎

اینجا کنار عمارت شمس العماره بودیم که توریستها خواهش کردن که باهامون عکس بگیرن!:))
بعد هم گربه ای رو دیدیم که قدیمی ترین حیوون کاخ بود و اونجا زندگی میکرد و یجورایی نگهبان اونجا بود!😻

اینم قدیمی ترین حیوون کاخ که اینجا واسه خودش لوردیه!
سپس به طرف عمارت بادگیر رفتیم که ناصرالدین شاه در اونجا تاج گذاری شده بود(چون تابستان بود و هوا خیلی گرم بوده در تهران و این مکان تهویه مناسبی داشته بخاطر بادگیرها) عمارت بادگیر به جز اتاق گوشواره و گذرگاه های کوچکش, یک تالار اصلی داشت که زیبایی اش در کلام نمیگنجد. از آیینه کاری ها و گچ بری و نقاشی ها و منبت ومرمر پر بود. همه طرف انعکاس بود و پر از این حس عجیب که چه پادشاهانی توی همین آینه ها به جلال پادشاهی شان لبخند زده اند. مظفرالدین شاه هم لابد توی همین آینه ها تاجش را صاف و صوف کرده و بعد هم دستی به سیبیلش کشیده!:))

عمارت بادگیر و محل تاج گزاریه ناصرالدین شاااه
بعد از توضیحات جالب دیگه ای در این مکان عکس پایانی رو گرفتیم و از کاخ خارج شدیم و با یه خداحافظی مملیکا رو خوشحال کردیم! البته یه سریامون همراه مملیکا رفتیم ابمیوه بگیریم که انقدر شلوغ بود من و دوستم مملیکا اینا! رو گم کردیم و رفتیم کباب مسلم زدیم و جای همه دوستان هم خالی کردیم😋

مملیکا خواست عکس پایانی رو بگیره که ایشون یهو معلوم نیست ازکجا اومدن!!

اینم از عکس پایانی که سعی کردیم تقارن داشته باشیم!:)
نوشته شده توسط هانیه فراتی و مهسا
پینوشت: برنامه های تهرانگردی رو میتونید از لینک زیر مطلع بشید
@irantrip